برای پ

اشک رازیست، لبخند رازیست، عشق رازیست؛ اشک آن شب لبخند عشقم بود

برای پ

اشک رازیست، لبخند رازیست، عشق رازیست؛ اشک آن شب لبخند عشقم بود

نمیدانم چند وقت است که نوشتن را فراموش کردم، اما هر بار که خواستم چیزی بنویسم همین فکر را برای نوشتن داشتم؛ چرا خودم را مجبور به نوشتن میکنم... نوشتن همه زندگی من هست، چون برای «پ» مینویسم؛ او همه زندگی من است.